|
i need u & kiss of life |
هر جا که باشم...باز اسمانت چیز دیگریست!
+بابلسر 90/12/28
این روز ها...
این روز ها دارم میسوزم در بغض
اما دریغ از قطره اشکی...
+ نه یاد تو...نه افکار خودم...نه هیچ چیزی جز این اهنگ گریه ام را درنیاورد...
+درونش امید هست...اما پیداش نمیکنم!
+تلخ است دهانم این روز ها...عیب از غذا ها نیس
+دست هایم غریبه است...با قلم..با کاغذ...با نگاه منتظر سطر ها...شاید کاهلی حالم را بهتر کند!
+ سر و ته من را بزنند باز هم تخم مرغ های عید را خودم رنگ میکنم
+ این روز ها زیاد به اردیبهشت فک میکنم
+خسته شدم از این که این قدر برای دیگران خوش شانسی میارم...اما خودم ...مهم نیس!
سرکوفت میزد که فردا پس فردا باید به خانه شوهر بروم ولی هنوز خودم را خیس میکنم .
+ بلقیس سلیمانی
+ بعدش...تازه کابوس ها شرع میشه
+ همیشه همراته...!
+ هیچ وقت جاش پاک نمیشه...هرگز!
مثلا میخواهم چه چیزی را ثابت کنم؟!
مثلا این که خیلی با جذبه و مغرور هستم...؟! یا اصلا به هیچ کدام از شما ها باج نمیدهم... و یا مثلا از
دماغ فیل افتاده ام...؟!
چرا اصلا به هیچ کدام از متلک های این پسر های مو سیخ سیخی که مرا یک دو جنسه فرض میکنند
توجه نمیکنم ...
و چرا کاپشن بهرام را میپوشم و دست در جیب میکنم کلاه به سر می گذارم و خودم را قونچ می کنم
و می روم بیرون...
و مثلا چرا مثل پسر ها موهایم را تا پس گردنم کوتاه میکنم... و بهرام باید سرم داد بکشد...
"بدبخت چرا موهاتُ کوتا کردی... موی دختر باس بُلَن باشه !... خاک تو سرت !"
من هم دلم میخواهد این وقت ها انگشت فاکم را بیاورم بالا و بگویم اخر به تو چه مربوط ؟!... عهده دار
موهای خودم هم نیستم...؟!
اما...
اما وقتی یکی از این پسر هایی که تیپ های هنری دارند و ریش بلند میکنند و بافتنی های گشاد
می پوشند... یا از این پسر های مذهبی مثبتی که پیراهن ها سفید گشاد یقه اخوندی به تن میکنند
با شلوار های پارچه ای یا کتان که خودت را جر هم بدهی نگاهت نمیکنند را
میبینم...گل از گلم می شکفد و میخواهم دلبری کنم و مخی بزنم...حالا مگر با این تیپ جوات میشود ...
لامصّب ...
+ـ محض خنده فقط !
+ وقتی سپیده مرا با ان پوتیین های شبیه پوتین سربازی و موهای کوتاه کرده می بیند
با ذوق میگویید: اعزام کیه اوا...؟!
+ وقتی چهارشنبه مقنعه را از سر کشیدم...یک دقیقه مرا با هنگ نگاه کرد و گفت:...ریکا بیی بوردی!
با من بگو از قرص های نخورده
از عشقت بگو
علت مرگ من است ان....
از تیغ های نزده با من بگو
از ارامش شب هایت بگو
از هم اغوشی شیرینت بگو
از حس تلخ خود ارضایی و گریه میگویم
از تنهایی و سوختن با یک سیگار میگویم
از خفقان یک روح بیمار میگویم
بگو از عشق و بوی عطر سکسی...
بگو از یک حلقه ی طلایی در دست چپ!
میگویم از قرص و منگی...
میگویم از یک تراژدی ساکت
شاید امشب پایان داشته باشد
+ رژ لبت را پاک کن...اخرین بوسه را برای خدا بفرست
+بعد از تو کاش هیچ وقت نمیومد
+این رو حتما گوش بدید بعد از تو (شاهین نجفی)
+ ایدیم بالا نمیاد...:(((
+اتش خاموش شد و سووشون رفت...
زندگی در جهان من...
+ادامه مطلب رمز نداره
اهنگ وبلاگم برای divane
song for eli
+اسپیکرتو روشن کن!